آقا امیر حسین آقا امیر حسین ، تا این لحظه: 12 سال و 28 روز سن داره

گل پسر قند عسل

زیارت قبول حاج آقا

امروز امیر حسین جان با مامان و مامان جونش رفتن شاهچراغ و چند ساعتی اونجا بودن . وای که همیشه اونجا جقدر به پسرم خوش میگذره . کلی با بچه های دیگه بازی می کنه و میدوه . امروزم اونجا 2 تا دوست جدید پیدا کرد . یکی یاسمین زهرا که یک سال و سه ماهش بود و مشهدی بود و دومی یه فرشته مهربون تقریبا 4 ساله به اسم هستی . گل پسرم شما و یاسمین زهرا با مهرا بازی میکردین . اولش میدویدین و  به همه خانما مهر میدادین . بعدش مهر همه رو حتی کسایی رو که نماز می خوندن جمع کردین و گذاشتین سر جاش .بعد شما خواستی با نی نی دو دو چی چی بازی کنی که نی نی بلد نبود و گریه کرد ،شما هم بوسش کردی . شما و هستی کوجولو که خیلی شیرین و بامزه بود، حسابی با هم اخت شده بودین...
3 بهمن 1392

گنجشک لالا

بهترینم شبا وقتی چراغا رو خاموش می کنیم که بخوابیم تو میای توی بغلم و میگی : مامان ، بابا لالا ، بابا ج [جون] لالا ،مامان ج لالا ،عمه للا [زهرا] لالا ، عیی[علی] لالا . بعد همه فامیلو یکی یکی اسم میبری.بعد نوبت حیوانات مورد علاقت میرسه : هاپو لالا ،جیجو لالا ، گر[گربه] لالا ، ببعی لالا و ... البته دو شبه روی تابت می خوابی. همیشه وقتی می خوابی من و بابا دلمون واست تنگ میشه .   دو سه ماه اول که تازه زندگی مارو روشن کرده بودی سرت رو میذاشتی روی بازوی من  و با تکون و لالایی می خوابیدی.بعد از اونم جیگرمو میذاشتم روی پاهامو با لالایی خوابش می کردم. اون وقتا که توی شکم مامان بودی هرشب دستمو میذاشتم روی شکمم و واست لالایی می...
2 بهمن 1392